نسیم یک لبخند
دلم گرفته برای نسیم یک لبخند
دلم گرفته از این روزگار پرترفند
کجاست وعده ی آزادی و کجاست غرور؟
کجاست آن همه خوبی که وعده می دادند؟
نمانده هیچ نشانی ز روح آزادی
و کاش بود فقط لحظه ایّ و لختی چند
کدام گوشه نشستی مگر نمیبینی
ببین که مردم دانا چگونه دربندند
غریو حادثه ای شوم، می رسد از دور
مگر صدای غریوش عیان نمی شنوند؟
در این سکوت، سکوتی که قبل طوفانست
خدای من نکند مرگ، ارمغان دارند
به هوش باش و بیا لحظه ای تماشا کن
که دروجودهمه بذرکینه میکارند
بجنورد خرداد 92
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۲ ساعت 13:59 توسط شیرالله ارغوان
|
شیرالله ارغوان متولد شهریور 1325 دبیر باز نشسته ی آموزش و پرورش هستم و این وبلاگ را برای نوشتن بعضی ازاشعار خودم و یا مطالبی در مورد راز که زادگاه من است راه اندازی کرده ام این وبلاگ به هیچ وجه مضمون سیاسی ندارد، مطالب و نوشته های دیگران را با نام آنها خواهم نوشت . پیشنهادات و انتقادات شما مایه ی دلگرمی من است.